زمانی که نوح کشتی را می ساخت باران نمی بارید.
برنامه ریزی فرآیندی است که تعیین می کند سازمان به آنجایی که می خواهد برسد، چگونه برسد.در برنامه ریزی مدیران آینده را می نگرند، اهداف سازمان را مشخص می کنند و استراتژیها را به منظور نیل به اینگونه اهداف بسط می دهند.
وسعت و پیچیدگی برنامه ریزی بستگی به پیچیدگی و کثرت اهداف دارد. هر چند برنامه ریزی تضمینی برای موفقیت جهت دست یابی به اهداف سازمان نیست، ولی شواهدی وجود دارد که سازمانهایی که برنامه ریزی رسمی و مدون دارند نسبت به دیگر سازمان ها در طی دوره زمانی بهتر برنامه های خود را به اجرا در می آورند. در واقع می توان گفت برنامه ریزی پلی است بین حال و آینده.
- جرا بزرگترین مساله مطرح نشده در مدیریت امروز است و نبود آن بزرگترین مانع موفقیت و بیشتر ناکامیهایی است که به اشتباه به گردن علل دیگر گذاشته میشود.
?- شرکتهایی که برای کارهای درست وقف شدهاند و برای مسوولیتهای اجتماعی خود تعهدنامهای دارند که براساس آن کار کنند سودآورتر از آنهایی هستند که این کارها را نمیکنند.
?-به جای پرداختن به برنامهء استراتژیک, به تفکر و ایدههای استراتژیک روی آورید.
?-در بازاریابی نوین (بازاردانی)به جای داشتن سبد محصولات باید به داشتن سبد مشتریان توجه داشت.
?- رمز برد و پیروزی روشن است: بکوشیم تا در یک زمینه دوبار بازنده نشویم.
?- انسان در بازی گاهی میبرد و گاهی چیز یاد میگیرد.
?- هنر بازاریابی امروز ,فروش یخچال به اسکیمو نیست, بلکه اسکیمو را به عنوان یک مشتری خشنود همواره در کنار داشتن است.
?- مشتریان زبان گویایی دارند, اگر بیواسطه با آنها در ارتباط بوده و گوشی شنوا داشته باشیم میتوان از ایشان چیزهای زیادی یاد گرفت.
?- مسیر ناهموار تحول باید بهکوشش خود مدیر پیموده شود, زیرا تحول چیزی نیست که مدیر فرمان دهد و دیگران اجرا کنند.
??- به جای شغل, در پی مشتری باشید, اگر انسان بتواند محصولی عرضه کند که خواهان داشته باشد, از بیکاری نجاتیافته است.
مورفی مهندس هوافضا:
یادآوری قوانین مورفی تسکین دهنده بدبیاری ها و بدشانسی هاست. قانون مورفی در سال ???? در پایگاه نیروی هوایی ادوارز شکل گرفت. مورفی مهندس هوافضا بود که روی یک پروژه کار می کرد. در یکی از سخت ترین آزمایشهای پروژه با حضور سران مملکتی ، یک تکنسین خنگ تمام سیم ها را برعکس وصل کرد و آزمایش خراب شد.
مورفی درباره این تکنسین گفت: “اگه یه راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشه ، اون همون یه راه رو پیدا می کنه” و این اولین قانون مورفی بود. در ابتدا در فرهنگ فنی مهندسین رواج پیدا کرد و بعد به فرهنگ عامه راه پیدا کرد. بعداً قوانین دیگری هم بعد از کسب رتبه لازم از بنیاد مورفی در زمره قوانین اصلی قرار گرفتند
سرنوشت خود آقای مورفی :
یک شب در یک بزرگراه ، سوخت ماشین جناب آقای مورفی تمام می شود. ان شب در بزرگراه ترافیک سنگینی بوده و ماشین ها با سرعت بسیارآهسته ای حرکت می کردند . آقای مورفی هم به کنار می رود تا ادامه راه را با تاکسی برود . همینطور ریلکس کنار بزرگراه ایستاده بوده که ناگهان ماشین یک توریست انگلیسی که خلاف جهت می امده به وی برخورد می کند و جناب مورفی همان جا می میرند .اتفاقا ان روز لباس ایشان هم سفید بود . حالا فکر کنید با یک لباس سفید کنار یک بزرگراه شلوغ ایستاده باشید. بعد یک نفر در جهت مخالف با شما تصادف کند و بمیرید . احتمالا موقع جون دادن این جمله ی معروفش روی لبش بوده است :
“اگر یک راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشد ، او همان یک راه را پیدا خواهد کرد”
?? آبان
در این گفتوگو وی از ایجاد تعادل میان کار و زندگی میگوید. او در خانوادهای کارگری در شهر بریجپورت ایالت کانکتیکات امریکا به دنیا آمد. پدرش فروشنده لباس در یک فروشگاه بود. باب در دوران دبیرستان همزمان به دو شغل مختلف میپرداخت و اهل بسکتبال و تنیس هم بود. بعد از پایان دوره دبیرستان با کسب بورسیه تحصیلی وارد دانشگاه هاروارد و سپس دانشکده حقوق دانشگاه ییل شد.
متوسط چند روز در هفته کار میکنید؟
من پنج روز در هفته به دفتر کارم میروم. دو روز در هفته را هم برای خواندن و نوشتن میگذارم. برخی شغلها باعث میشوند تعادل کار و زندگی آدم به هم بخورد. احساس میکنم برای کارهایی حقوق میگیرم که حتی اگر شغلم هم نبود باز آنها را انجام میدادم. البته به جز تصحیح ورقههای امتحانی دانشجوها!
وقتی فرزندانتان کوچک بودند هم همینطور بود؟
آن موقع معمولا ساعت ? شب برای خوردن شام و صرف وقت با بچهها به منزل میآمدم، اما از ?:?? یا ?? در دفتر کار منزلم دوباره مشغول کار میشدم.