دکتر کریستین فردریک ساموئل هانمن
ولادت:10- 4- 1755
وفات :2- 7- 1848
دراواسط قرن هجدهم آلمان، مشتمل بر دو پادشاهی اتریش و پروس و رایدهندگان هانورو ساکسونی 94 شاهزادهنشین مقدس و غیرمقدس، 103 کنتنشین ، 40 اسقف اعظم و 53 شهر مستقل در30 منطقه مجزا بود. در 1755 یعنی سال تولد هانمن، ساکسونی جزء کنفدراسیون آزاد ایالات آلمان به شمار میآمد. ویژگی برجسته این دوره یعنی دوره قبل از ولادت هانمن ویرانی کامل کل آلمان دراثر جنگ سی ساله مذهبی در قرن گذشته بود. هیچ کشوری تا این اندازه مصیبتزده و ویران نشده است.
اجداد وخانواده
پدر بزرگ ساموئل هانمن نقاشی بنام کریستف هانمن بود. وی هفت فرزند، سه پسر و چهار دختر داشت. او شهروندی برجسته در شهر تابستانی فرمبرگ بود. کریستین گاتفرید هانمن پسر دوم و فرزند پنجم وی در 24 جولای 1720 متولد شد. کریستین فرمبرگ را ترک کرده و در میس سکونت نمود. کریستین گاتفرید در 27 نوامبر 1748 در 28 سالگی ازدواج کرد. همسرش پس از نه ماه با زایمان دوقلوها درگذشت. یکی ازدوقلوها پیش از تولد مرده بود و دیگری پس از نه ماه از دنیا رفت. در دوم نوامبر1750باجوانا کریستین اسپیسن تنها دختر یک کاپیتان ازدواج کرد. در ششم آوریل1753 گاتفرید یک خانه در تقاطع دو خیابان newmarket fleischsteg, خرید. این خانه «خانه گوشه خیابان» نامیده میشد.
تولد 11- 4- 1755
هانمن درساعات اولیه جمعه 11 آوریل 1755 به دنیا آمد ونام او را کریستین فردریک ساموئل نهادند تاریخ ولادتش دردفتر کلیسای fraven-kirche درمیس ثبت شد، همه زندگینامهنویسان هانمن این تاریخ را تأیید کردهاند. از آنجا که هانمن خود در زندگی نامهاش نوشته: «در دهم آوریل 1755 متولد شدم» به همین دلیل سالروز تولدش در دهم آوریل جشن گرفته می شود. کریستین گاتفرید هانمن دریک کارخانه چینی به نام ظروف سفالی میس کار و زندگی میکرد. میس در ساحل رودخانه کوچک میس نزدیک تقاطع آن بارودخانه بزرگتر Elbe واقع بود و در دوازده مایلی شمال غرب شهر Dresden قرارداشت.
تحصیلات(1755تا1779)
خواندن و نوشتن را از پدرش گاتفرید و مادرش جوانا کریستین آموخت. در بیستم جولای 1767به مدرسه شهر راه یافت. چند سال از کودکی اش را درمدرسه شهر میس گذراند.در سن 12سالگی برای تدریس اصول زبان یونانی به دانش آموزان مدرسه انتخاب شد. پدرش وی رابرای شاگردی در یک بقالی به لایپزیگ فرستاد تا توانایی امرار معاش راهر چه زودتر بیاموزد اما ریشن مولر رییس مدرسه شهر و تعدادی ازمعلمان به گاتفرید هانمن اصرار کردند که به ساموئل اجازه دهد بدون پرداخت شهریه عادی به مدرسه بازگردد ساموئل در 21نوامبر1770به مدرسه پرنس رفت. در مراسم فارغ التحصیلی ازمدرسه پرنس خطابهای باعنوان ساختار شگفت انگیز دست انسان به زبان لاتین تصنیف و ایراد کرد.
در 1775 با 20 دلار به عنوان کمک هزینه به لایبزیگ رفت این مبلغ آخرین پولی بود که از پدرش دریافت کرد در لایبزیگ با تدریس زبان آلمانی و فرانسه به یک جوان ثروتمند یونانی اهلjassy در moldavia امرار معاش میکرد.در سن 22 سالگی در زبانهای یونانی، لاتین، نگلیسی، ایتالیایی، عربی، سوری، عبری، اسپانیایی و آلمانی خبره شد بنابراین ترجمه کتابها وسیله دیگری برای امرار معاش وی شد. طی دو سال اقامت در لایبزیگ کتاب جان استرمن به نام آزمایشات ومشاهدات فیزیولوژیکی باس، کتابnugent در مورد آب هراسی وکتاب Falkoner درمورد آبهای معدنی و حمام گرم را در دو جلد ترجمه کرد. درآن زمان لایبزیگ بیمارستان نداشت بنابراین هانمن به وین رفت و در آنجا شاگرد محبوب دکتر Von Quarin پزشک مخصوص علیاحضرت ماری ترزا شد. سالها بعدها هانمن نوشت: استعداد پزشکیام را به نبوغ واقعی دکتر مدیون هستم. من تنها فرد درآن زمان بودم که وی اجازه می داد برای درمان بیماران خصوصیش او را همراهی کنم.
در حالی که برای حضور در امتحانات نهایی آماده میشد پساندازش را که با زحمت بدست آورده بود توسط یکی ازآشنایانش به سرقت رفت و در وضعیت مالی وخیمی قرار گرفت. فرماندار ترنسیلوانیا بارون Von Bruckenthal با لحنی محترمانه از وی دعوت کرد که به عنوان پزشک خانواده و مسئول کتابخانه بزرگ ومهمش همراه او به Hermann stadt برود. پس از 21 ماه به Erlangon رفت. وی گیاهشناسی را از پزشک سلطنتی یعنیschreber فرا گرفت. در دهم آوریل 1779 در سن بیست و هفت سالگی مدرک دکترا یعنی «دکترای پزشکی» را از دانشگاه Erlangon اخذ کرد. پایاننامهاش تحت عنوان (بررسی ریشه ای و درمانشناسی بیماریهای تشنجی) را در بیست صفحه تنظیم کرد.
حرفه پزشکی(1792-1779)
وی طبابت را درشهر Heh steelt آغاز کرد. دربهار 1731 به Dessav رفت و در پایان آن سال در gommern نزدیک Magdeburg مقام سرپزشکی را پذیرفت. دراین زمان آثارش در یک روزنامه به نام «تجربیات پزشکیkreb» چاپ شد.
ازدواج
علاقه وی به شیمی و مطالعاتش در این زمینه باعث ارتباط با داروخانه haeslerشد. در آنجا با دختر خوانده haesler به نام هنریت لئوپرلرین کوچلر آشنا شد. هانمن در 17 نوامبر1782با او ازدواج کرد. دکتر جوان 27 ساله بود و عروسش 9 سال جوانتر بود. در1773 اولین فرزندش یک دختر به نام هنریت به دنیا آمد.ترجمه وی از کتاب «تولید عمده مواد شیمیایی» یا شیوه «تولید محصولات شیمیایی در کارخانجات» نوشته شیمیدان فرانسوی j.Demachy در 1785 در دو جلد همراه با پاورقی، ضمیمههای اضافی، مراجع مستقل، پیوستها و غیره چاپ شد. از 1785 تا 1789 این نویسنده و مترجم مستعد بیش از 2300صفحه چاپ کرد و از1739تا تابستان 1792آثارش مشتمل بر 4700 صفحه بود.
نارضایتی نسبت به شیوه پزشکی
خشم ونارضایتی وی نسبت به شیوه پزشکی رایج به بهترین شکل و ازطریق مقاله اش Aesculapius inbalence در سال 1805 مشخص می شد. هانمن عدم کفایت و غیر قابل اعتماد بودن شیوه درمانی رایج دوران خود را بخوبی تشخیص داد و از آن دوری میکرد.
کشف هومیوپاتی(96-1790)
در1790هانمن کتاب ویلیامگالن به نام «رساله داروشناسی» را در دو جلد 468 و672 صفحهای از انگلیسی به آلمانی ترجمه کرد. گالن توانایی گنهگنه در درمان مالاریا به واسطه «اثرات نیروبخشی» که بر شکم داشت را توضیح داده بود. هانمن با استدلال گالن درمورد «اثرات نیروبخش پوست گنهگنه برشکم» مخالفت کرد وبرای اثبات حقیقت دو بار در روزعصاره پوست گنهگنه را میخورد تا اینکه علائم مربوط به تب متناوب در وی ظاهر شد. او از علائم شبیه مالاریا رنج می برد. دراین هنگام به یک اصل درمانی پی برد. وی فهمید اثری که یک ماده در بدن یک انسان سالم ایجاد میکند نیروی درمان بخشی است که می تواند به وسیله آن علائم مشابه بیماری را درافراد بیماردرمان کند.
Richard Hael نوشت «اولین نقطه عطف داروشناسی گالن، روش درمانی جدیدی بود که مبتکرآن هانمن بود».
شیوه جدید درمانی از 1790 تا 1805 آهسته و به تدریج به شکلی واضح به وجود آمد. هانمن طی این 15سال علیرغم تغییرات دائمی محل سکونت (تقریبا در این دوره زمانی 7 بار) دردسر بست وبازکردن چمدانها و وسایل، سختی های سفرهای طولانی و مشکلات قرارگیری درخانه، بیش از5500صفحه، به صورت اثر اصلی، مقاله وترجمه چاپ کرد.
بالاخره در 1796، اصل تشابه ها کاملا برای هانمن ثابت شد و وی ازطریق مقالهاش این تحول جدید را به کل جهان اعلام کرد.این مقاله با عنوان «مقالهای در مورد اصل جدید اثبات نیروهای درمانی داروها و بررسی اصول پیشین» در جلد دوم روزنامه hafe lanel بخش 3 و4صفحات 391-439 و465-561 چاپ شد. وی کشف جدیدش را با این کلمات بیان کرد. «هر ماده داروی قوی در بدن انسان نوع خاصی از بیماری را ایجاد می کند، هرچه دارو قویترباشد بیماری خاصتر، مشخص تر و شدیدتر خواهد بود.
ما باید از طبیعت تقلید کنیم طبیعت گاهی اوقات یک بیماری مزمن رابابیماری قویتر درمان می کند، در بیماریها(به ویژه بیماریها ی مزمن ) دارویی را به کار ببریم که بتواند بیماری مصنوعی و مشابه دیگری ایجاد کند و بیماری اول را درمان کند.
وی اصل جدید simillia similibus curantus (مشابه، مشابه را درمان میکند) را در مقابل اصل قدیمیcontraria contraries curanur (متضـــاد، متضاد را درمان میکند) مطرح کرد.
Richard Hael می گویید:«بنابراین سال1796سال تولدهومیوپاتی است» وی شیوه جدیدش را درمقابل شیوه قبلی که آلوپاتی نام داشت هومیوپاتی نامید.
در1806 کتاب «پزشک باتجربه» و در 1810 «اصول شیوه منطقی درمان» را چاپ کرد. در این کتاب به طور خلاصه مفاهیم و روش تحلیل هومیوپاتی را توضیح داد و دیگر شیوههای درمانی به ویژه آلوپاتی رامورد انتقاد قرار میدهد.
مخالفت با هومیوپاتی
تی.ال.برادفورد، تاریخ نویس پرآوازه هومیوپاتی اظهار داشت:
«چاپ این کتاب محرک شروع یک مبارزه سخت علیه هانمن بود.» وی ازطرف روزنامهها، مجلات و کتابهای پزشکی مورد حمله قرارگرفت و مقالات تا اوج مخالفت با او و اصلش پیش رفتند. او را «شارلاتان، شیاد و جاهل»مینامیدند. در 1811 اولین جلد کتابش به نام پیورای داروشناسی چاپ شد. این کتاب فهرستی ازعلائمی که داروهای آزمایش شده در انسان سالم ایجاد میکنند ارائه می دهد.
بازگوکردن مجازاتی که «قوانین ایالتی وحرفهای» آن زمان برای هانمن وهوادارانش تعیین کرد، کاربیش ازحد زشت و اقرارآمیزی است و فراموش کردن آن نیز بسیار بیرحمانه است.
Bradford می گوید: «بیان چگونگی پذیرفته شدن آن تنفرانگیز است. این مجازات برای کل حرفه پزشکی یک پستی نابخشودنی بود وتا ابد هم خواهد بود»
به هانمن اجازه دادند در دانشگاه Leipzig سخنرانیهای علمی ایراد کند. در ترم زمستانی 1812سخنرانیهایش را دو بار در هفته چهارشنبهها و شنبهها از ساعت 2الی3 بعد از ظهر برگذار میکرد. هانمن در مورد نگرش مخالفان هومیوپاتی نوشت:
«تمسخر دایمی دانشجویان، نگاههای زهرآگین اکثر استادان و اجتناب افراد از ارتباط صمیمانه با ماچنان بود که گویی به نوعی بیماری مسری دچار شدهایم.» با این وجود هانمن توانست اولین گروه فداکارش را که تاپایان عمر به او و هومیوپاتی وفادارماندند گردآورد. وی توانست یک گروه آزمایشگر دارو تشکیل دهد.
پرنس که درجنگ با ناپلئون فرمانده کل سپاه متفقین بود در13 ژوئن 1817در اثر سکته فلج شد. پرنس با تعدادی همراه و دو دکتر به Leipzig آمد تا خود را تحت معالجه هانمن قرار دهد. وی با درمان هومیوپاتیک بهبودی یافت، اما به زودی به عادت قدیمی مصرف مشروبات الکلی روی آورد و مصرف گاه و بیگاه داروهای آلوپاتیک را از سرگرفت.
هانمن از پنج هفته قبل از مرگ پرنس دیگر وی راملاقات نکرد. پرنس شش ماه پس ازورودبه Leipzig در اثر یک سکته دیگر در 15 اکتبر1820 فوت کرد. مرگ وی باعث آزردگی شدید اتریشیها شد و برای آلوپاتیکها فرصت حمله به هومیوپاتی و هانمن را فراهم کرد.این رویداد باعث آزار سخت و شدید هانمن و شیوه درمانی جدیدش را فراهم نمود. دولت ساکسون از قضاوت درزمینه شکایت انجمن داروسازان علیه هانمن خوداری کرد. اما حکم سلطنتی در 30 نوامبر 1820 تقریبا وی را از درست کردن دارو منع ساخت.
انجمن داروسازان وشعب آن در Leipzig نسبت به هانمن که داروهایش را خودش و به میزان های ناچیز ساخت اعتراض کردند. و این درحالی بود که آنهاسالها پیش هانمن را به خاطر کتاب بسیار مشهورش واژه نامه داروسازی، که برای داروسازان کتاب مفیدی بود مورد تحسین قرار داده بودند. یک قانون حاکم «constitutions federici II imperatories» حکم میکرد که فقط داروسازان اجازه دارند مواد را با هم ترکیب کنند و قوانین و مقررات دیگری هم وجود داشتند که پزشکان را از دادن هر گونه دارو به طور مستقیم به بیماران باز می داشت. در 1819 آنها یک شکایت به شورای شهر Leipzig تسلیم کردند و در آن هانمن را به نقض قانون متهم کردند. درنهم فوریه 1820 هانمن به دادگاه برده شد و دادگاه وی را به پرداخت جریمه 20 دلاری محکوم کرد.
درپنجم فوریه1821، سیزده پزشک از Leipzig مقالهای طولانی علیه هانمن درروزنامهleipziger zeitung چاپ کردند. برخی پزشکان و داروسازان هم سعی کردند دکتر هانمن را با زور از Leipzig بیرون کنند. بااین وجود، دکتر ولکمن و دکتر لیندرکارمند دفتری شهر و چهل شهروند دیگر Leipzig نسبت به این سختگیری اعتراض کردند بنابراین هانمن توانست در Leipzig بماند. در ژوئن 1821به همراه Heynel و Mossdorfبه koethen رفت.
هانمن هربرخورد جنونآمیزی را با وقار و ارادهای محکم تحمل میکرد. درمقدمه چاپ دوم اصول پزشکی چنین نوشت:
«پزشکان برادران من هستند و من هیچ خصومت شخصی با آنها ندارم.»
همچنین وی اضهار داشت «به ناسپاسی و آزادی که طی سفر طولانی و خسته کننده مرا رها نکرد اهمیت نمی دهم. اهداف بزرگی که من دنبال کردهام مانع رنجآور بودن زندگیام شده است.» وی در مورد مخالفانش نوشت «... این موجودات نابخرد، کور و بیچاره واقعا ترحم آمیز هستند و مایه شرمساری است که نمیتوانندهیچ کار ارزشمندی انجام دهند.»
سپس دوک خیر ferdinand Anhalt-koethen او را نجات داد. دوک از هانمن دعوت کرد که در Koethenکه یک شهر ییلاقی بود زندگی و طبابت کند. بعدها در آنجا به عنوان مشاور سلطنتی انتخاب شد.
درسال1822،stapf به کمک Gross و Muller اولین مجله هومیوپاتی با نام آرشیو درمانی هومیوپاتیک را چاپ کرد. درسال 1828، شاهکار مشهور هانمن «یماریهای مزمن ماهیت آنها و درمان هومیوپاتیک» چاپ شد.
در دهم آوریل 1829بزرگداشت درجه دکترای هانمن توسط دانشجویان، شاگردان و تحسین کنندگان و پیروان اروپاییاش برگزار و انجمن پزشکان هومیوپاتیک leipzigتأسیس شد. جوانا هنریت همسر هانمن و مادر یازده فرزندش پس از 48 سال زندگی مشترک در13 مارس1830 فوت کرد.
در8اکتبر1834یک زن زیبای فرانسوی به نام ملانی برای بیماری پوستیاش به وی مراجعه کرد. او هنرمند، شاعر و مشهور بود. زن زیبا شیفته نابغه، نابغه مجذوب استعداد او شد. تفاوت سنی مانع نشد. هانمن (80)ساله برای دومین بار در روز اول سال 1835 ازدواج کرد و این بارعروسش (35ساله)، 45 سال جوانتر از اوبود. ملانی در ژوئن 1835هانمن را به فرانسه برد. طبق یک حکم سلطنتی در 12 آگوست 1835 حق به کارگیری هومیوپاتی در پاریس به هانمن اعطا شد. هانمن در فرانسه پاداش سالها مصیبت، سختی، رنج، گرسنگی و مبارزه را دریافت کرد.
وفات
این استاد بزرگ در ساعت 5 صبح دوم جولای1843 در سن 88 سالگی و دو ماه و21روز و 3 ساعت دار فانی را وداع گفت.
براد فورد هانمن را این گونه تشریح می کند:
«دانشمندی که دانشمندان به وی افتخارمی کردند واحترام می گذاشتند، پزشکی که پزشکان ازاو واهمه داشتند، زبان شناسی که زبان شناسان از بحث با وی هراس داشتند، شیمیدانی که به شیمیدانان آموزش میداد، فیلسوفی که بدبختی یا شهرت نتوانست وی را تغییر دهد.»
تندیسهای شایسته و بناهای یاد بود هانمن درپاریس، درkoethenوleipzigودر واشنگتن آمریکا وجود دارند.
روی بنای یادبود او در Pere la Chaise پاریس سنگ نوشته زیر دیده می شود:
«ایستاده بین عالم آلی و غیر آلی به خاطر بیماران آنها را یکی میکند و ازقدردانی آنها برخوردار می شود ساموئل هانمن این آدم خیر در انتظار آخرت است.»