اگر میدانستم
زندگی بازی کودکانه ای بیش نیست که همه ما آن را خواهیم باخت .
اگر میدانستم که روزی آن چشمان زیبا را بر روی من خواهد بست .هرگز چشم از آنها بر نمیداشتم .
اگر میدانستم که روزی به سفارش پزشکان ، عاقلانه ترین کاری که میبایست برایش انجام دهم این خواهد بود که بگذارم تا حداقل آرام سفر ابدی اش را آغاز کند ، هرگز تا این حد احترام عقل را در زندگی مراعات نمیکردم .
و اگر میدانستم آنچه را که اکنون میدانم ،هرگز آنگونه زندگی نمیکردم که کردم .
اما روزگار ، آموزگار بی رحمی است . اول آزمون خود را میگیرد و سپس درسش را می آموزد .
آری اگر میدانستم که روزی با من نخواهد بود
هرگز برای گفتن دوستت دارم ، به تو نیازمندم ، مرا ببخش و می بخشمت ، منتظر فردا نمی شدم .
فردایی که میتواند هیچگاه فرا نرسد .
میگذاشتم تا در همه بازیهای زندگی برنده شود .
اگر فقط میدانستم که زندگی خود بازی کودکانه ای بیش نیست که همه ما آن را خواهیم باخت .