فریدون فروغی را چگونه باید نوشت
که سکوتی سنگین عاقبت اورادرهم شکست
فریدون فروغی ،چهارمین وآخرین فرزند خانواده ی فروغی در تاریخ 9/11/1329 درتهران متولد شد.
اودرزمینه ی موسیقی هنرمند کاملی ست .زیرا علاوه بر خوانندگی ،در نواختن گیتار،پیانووارگ مهارت خاصی داشته است وبه کار آهنگسازی وترانه نیز می پرداخته است.
اوتنها پسرخانواده بودو سه خواهر به نامهای (پروانه،عفت وفروغ ) داشت که هم اکنون در قید حیات می باشند.
فتح الله فروغی ، کارمنداداره ی دخانیات بود،که در تنهایی خود به سرودن شعرونواختن تارمی پرداخت واز مالکان بزرگ روستای نراق ـ مابین قم وکاشان ـ به شمار می آمد.
فریدون فروغی ،در سال 1335 ودر شش سالگی ،تحصیل را آغازکردوعاقبت درسال 1347 مدرک دیپلم علوم طبیعی را گرفت وپس از آن دیگرتحصیل رارهاکرد.
فریدون فروغی ،موسیقی را بدون داشتن استاد ویا معلم فرا می گیردوباتوجه به کارهای راک ومخصوصا (ری چارلز) به تمرین ویادگیری می پردازد.
درسن 16 سالگی ،باهمراه ساختن گروهی نوازنده باخودموسیقی را به صورت جدی شروع می کند ودر مکان های مختلف به اجرای ترانه ها وآهنگ های روز فرنگی وبه خصوص موسیقی (بلوزغربی) می پردازدوتاسن 18 سالگی کارخودرا به همین صورت ادامه می دهد
در همین ایام عشق ودلدادگی اورا گرفتار می کند،اما در ناباوری کامل ،پس ازمدتی متوجه غیبت عشق خود می شودوقلب گرفتار او در تب وتاب عشق می سوزد وفریدون جوان ،مدتی دست از موسیقی می کشد.
درسال 1350،خسروهریتاش ،کارگردان فیلم (آدمک) درتلاش برای پیدا کردن خواننده ای تازه نفس بود که بقیه در ادامه مطلب...
_ سلام.
_ چند روز پیش یه دوستی برام یه ایمیل زد که
خیلی باحال بود، گفتم بزارم که شماهام استفاده کنید،
شاد باشید.
1- یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت که 3 نفر بیشتر نیستن 5 خط موبایل دارن!
2 - واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه میز بغل دستی تو نشسته !
3 - رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه!
4 - ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک چیزایی رو که خریدی ببرن داخل !
5 - هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره !
6 - وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی ، استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برمیگردی که موبایلت رو برداری...، بدون توجه به اینکه حد اقل 10 سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی !!!
8 - صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیل و فیس بوکته !
9 - الان در حالیکه این ایمیل رو میخونی، سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی !
10 - اینقدر سرگرم خوندن این ایمیل بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره 7 نداره !
11 - الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره 7 رو داشته یا نه !
12 - من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالا حتماً شماره 7 رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی !!
13 - دوباره برمیگردی بالا ولی شماره 7 رو پیدا نمیکنی...، خوب من شوخی کردم ولی نشون میده که تو به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی.
14 - مطمئنم اگر این ایمیل رو ادامه بدم میخواین یه بلایی سرم بیاری !!!
پس ...
.....
....
...
..
.
خدای مهربان، انسان را قدرتمندترین موجود عالم خلق کرده که قادر است به هر آنچه اراده کند، دستیابد و با تفکر و تدبیر، بهترین لحظهها را برای خود ایجاد نماید. خالق انسان، او را بهگونهای آفریده که قادر است سختترین مسائل را بیندیشد و برای آنها راهحل پیدا کند. انسان، دارای قدرتی خارقالعاده است که بزرگترین دانشمندان جهان پس از سالها تحقیق و پژوهش، هر روز به نکتهای جدید از پیچیدگیهای وجود او پیمیبرند.
اما متأسفانه بیشتر انسانها از وجود خویش غافلاند و قدر عظمت خود را نمیدانند و در بیراهههای یأس و ناامیدی، غرق میشوند. افراد ناامید و یا به تعبیری کمحوصله، در ذهن خویش، هیولایی ساختهاند به نام «هیولای نتوانستن» و با افکار و باورهای منفی، هر روز این هیولای زشت را در درون خود تقویت میکنند و شکست را برای زندگی خود رقم میزنند. انسانهای آگاه و هوشمند، همهی موضوعهای زندگی را به شکل یک مسأله میبینند که باور دارند راهحلی خواهد داشت و بدینگونه برای بهترزیستن، تلاش میکنند و به نتیجههای خوبی هم میرسند اما بهراستی چه کنیم تا هیولای نتوانستن را درون خود از بین ببریم و با دنیایی از انرژی، به سمت خلق اهداف زندگیمان حرکت کنیم؟
نکتههای زیر بسیار راهگشا میباشد بهشرطی که اهل عمل و اجرا باشیم:
1- کلمات معجزه میکنند:
بسیاری از افکار و اندیشههای ما با کلماتی شکل میگیرند که میشنویم و یا میبینیم. کلمهها و جملهها، زندگی انسانها را شکل میدهند و مسیر تعالی آنان را مشخص میکنند. افرادی که دایرهی لغات آنان از کلمات و جملات مثبت تشکیل شده است، زندگی بسیار مطلوبی دارند و برعکس، افرادی که همواره از کلمات منفی و پر از ناامیدی استفاده میکنند، زندگی بسیار سخت و پرتلاطمی دارند. امروزه اثر تلقین و کاربرد آن در علم پزشکی، اثبات گردیده است. انسانهایی که با جملات مثبت زندگی میکنند، آرامش و سلامتی بیشتری دارند و حتی این کلمات و جملات پرانرژی میتواند بهعنوان یک پیام تلقینی در شرایط سخت، برای انسان بسیار راهگشا و مفید باشد.
بهعنوان تمرین و کاربردی نمودن موضوع بالا، در دو برگه کاغذ بهصورت جداگانه، کلمات و جملات مثبت و منفی که بیشتر در طول شبانهروز استفاده میکنید را بنویسید و سپس سعیکنید هر روز از تعداد کلمات منفی، کم کرده و مقدار جملات و کلمات مثبت خود در زندگی را افزایش دهید و معجزهی کلمات مثبت را در زندگی خود حسکنید.
2- عادتهای مثبت:
عادتها، زندگی ما را یا بسیار سخت و یا خیلی آرام و دلنشین میکنند. اگر ما عادتهای منفی داشته باشیم، استرس و نگرانی بسیار زیادی در زندگیمان جاری میشود و در صورتیکه عادتهای مثبت در درون ما شکل گرفته باشد، سختترین اقدامات نیز برای ما آسان میشود. برای نمونه، افرادی که عادت به پُرخوری دارند، بهطور دائم دچار مشکل و ناراحتی هستند و انواع بیماریهای جسمی و روحی را پیدا خواهند کرد و در مقابل، افرادی که برای نمونه دارای عادت سحرخیزی هستند، علاوه بر اینکه همیشه با نشاط و شادند، به بسیاری از کارهای خود نیز میرسند. با ایجاد عادتهای مثبت، بسیاری از اهداف زندگی برای ما قابل دسترس میشود و ما میتوانیم به رؤیاهایمان دستیابیم و زندگی بسیار مطلوبی را برای خود و اطرافیان، محقق نماییم.
باز هم قلم و کاغذی برداریم و در یک صفحه، عادتهای منفی و در صفحهی دیگر، عادتهای مثبتمان در زندگی را بنویسیم. قدری با خود روراست باشیم و بهطور دقیق همهی عادتهایی را که داریم، بر روی کاغذ پیاده کنیم و سپس سعیکنیم هر هفته یک عادت منفی را حذف و یک عادت مثبت را در زندگی اجرا نماییم و لذت خوب زندگی کردن را حسکنیم و با عشقی وصفناشدنی زندگی را سپری نماییم.
3- تمرکز در اهداف
انسانها در طول زندگی، دارای هدفهای مختلفی میباشند و ممکن است بعضیوقتها در طول مسیر، اهدافشان نیز تغییر کند اما افرادی موفق هستند که در رسیدن به اهدافشان، تمرکز دارند و انرژی خود را در پریدن به شاخههای مختلف، از دست نمیدهند. تمرکز در اهداف و برنامهها، به انسان انرژی مضاعف میدهد و به نتیجه رسیدن هریک از اهداف، به انسان اعتمادبهنفس میدهد؛ پس انسانهایی که بهدنبال رسیدن به خواستههایشان هستند، به این نکتهی بسیار مهم دقت ویژه باید داشته باشند که تعدد اهداف، مانع رسیدن به هدفها نشود بلکه باید با یک اولویتبندی مناسب، هر کاری را در زمان مناسب انجام داد.
پیشنهاد میکنم باز هم برای اینکه خودشناسی مناسبی داشته باشیم، مروری بر اهداف بلندمدت و کوتاهمدت خود داشته باشیم و زمان سررسید آنها را بهطور دقیق مشخص کنیم و اگر نیازی به بازنگری دارند، بهسرعت این کار را شروع کنیم و با تمرکزی بالا به سمت تحقق اهدافمان حرکت کنیم.
4- ایجاد باورهای مثبت:
لازمهی توانستن در هر اقدامی، داشتن باور توانستن است. انسانهایی که ابتدا در ذهن خود به اهدافشان میرسند، در محیط زندگی نیز به خواستههایشان بهراحتی دستمییابند. اتفاقاتی که در زندگی هرکسی میافتد، قسمت زیادی از آن، ابتدا در ذهن او شکلمیگیرد و سپس در عامل بیرون اتفاق میافتد.انسانهای توانمند، باورهای مثبت دارند و بر مبنای این باورها، اعتمادبهنفس بسیار خوبی دارند. اندیشهها و باورهای کنونی شما، در حال خلق زندگی آیندهی شما هستند. آنچه که بیش از همه به آن فکر میکنید و یا متمرکز میشوید، در زندگیتان پدیدار خواهد شد؛ پس خود را باور کنید تا زندگی شما پر از موفقیت و پیروزی شود. باورهای منفی و گمراهکننده را از خود دور کنید و همواره بهدنبال ایجاد باورهای مثبت در خود باشید.
در یک برگهی کاغذ، باورهای مثبت و منفی خود را بنویسید و پس از شناسایی، سعیکنید باورهای منفی را از بین ببرید و باورهای مثبت را افزایش دهید و از زندگی خود لذت ببرید.
5- ایمان به خدای مهربان:
انسانهایی که قلبشان، خانهی خدای مهربان است، آرامش عمیقی دارند و در سختترین لحظههای زندگی نیز با توکل به خدای مهربان، بهخوبی از معضلات و سختیها رها میشوند. آنان باور دارند که قدرتی عظیم، پشتیبانشان است و با اعتمادبهنفسی عمیق، در صحنهی زندگی به سمت تحقق اهدافشان حرکت میکنند. آنان خدا را هم در شادیها و هم سختیها یاد میکنند و همیشه لحظههای قشنگی را برای مناجات با او قرارمیدهند و راز و نیازی عاشقانه با او برقرار میکنند. آنان خدا را دوست دارند و سعیمیکنند هر آنچه را که او از طریق فرستادگانش خواسته است، اجرا کنند و لحظهای از یاد او غافل نشوند. انسانهای هوشمند با توکل به خالق مهربان، به آنچنان توانمندی و قابلیتی میرسند که هر آنچه را اراده کنند، دستمییابند و دنیا و آخرت خود را زیبا رقم میزنند.
چه خوب است ما بندگان، هرازگاهی نامهای عاشقانه به خدا بنویسیم و درخواستهای خود را صادقانه و خالصانه از او بخواهیم
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد، زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: "یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده."
مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!
نکته اخلاقی : زندگی هم همینطور است. وقتی که رفتار دیگران را مشاهده میکنیم، آنچه میبینیم به درجه شفافیت پنجرهای که از آن مشغول نگاهکردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن فردی که میبینیم، در پی دیدن جنبههای مثبت او باشیم؟
خبرگزاری ابنا:
چگونه یک حدیث، اینشتین را شگفتزده کرد؟
هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده «نسبیت» را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان آن را نفهمیدهاند.
«آلبرت اینشتین» فیزیکدان بزرگ معاصر، در آخرین رساله علمی خود با عنوان «دی ارکلارونگ Die Erklarung» (به معنای بیانیه) که در سال 1954 در آمریکا و به زبان آلمانی نوشت، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح داده و آن را کاملترین ومعقولترین دین دانسته است.
این رساله در حقیقت همان نامهنگاری محرمانه اینشتین با مرحوم آیتالله العظمی بروجردی است. اینشتین در این رساله «نظریه نسبیت» خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از کتابهای شریف نهج البلاغه و بحارالانوار تطبیق داده و نوشته است که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده «نسبیت» را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان آن را نفهمیدهاند.
یکی از این حدیثها حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل میکند که: «هنگام برخاستن از زمین، لباس یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود. اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است».
اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه «نسبیت زمان» دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد. اینشتین همچنین در این رساله «معاد جسمانی» را از راه فیزیکی اثبات میکند. او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف «نسبیت ماده و انرژی» میداند: E = M.C2 >> M = E /C2
یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره میتواند عینا به تبدیل به ماده و زنده شود.
اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ «بروجردی بزرگ» یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ «حسابی عزیز» یاد کرده است.
اصل نسخه این رساله اکنون به لحاظ مسایل امنیتی به صندوق امانات سری لندن (بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی) سپرده شده و نگهداری میشود.
این رساله را پروفسورابراهیم مهدوی (مقیم لندن) ، با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیلسازی بنز و به بهای 3 میلیون دلار از یک عتیقهفروش یهودی خریداری کرد.
دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانهای چک شده و تأیید گشته است.
تصور کنید که بتوانیم سن زمین را فشرده کنیم و هر 100 میلیون سال را یک سال درنظر بگیریم. در این صورت کره زمین مانند فردی 46 ساله خواهد بود. در مورد 7 سال نخست زندگی این فرد هیچ اطلاعی نداریم. در مورد سالهای میانی عمرش اطلاعات پراکنده ای داریم. اما می دانیم که در 42 سالگی گیاهان روی زمین پدیدار شده و شروع به رشد کرده اند. از دایناسورها و خزندگان غول پیکرتا همین یک سال پیش اثری نبود. یعنی زمین در 45 سالگی آنها را به چشم خود دید. 8 ماه پیش پستانداران به وجود آمدند. در اوایل هفته گذشته میمونهای آدم نما به انسان تبدیل شدند. اواخر هفته گذشته یخبندان سراسر زمین را فراگرفت. انسان حدود 4 ساعت پیش روی زمین پدیدار شد و طی یک ساعت گذشته کشاورزی را کشف کرد. حدود یک دقیقه از انقلاب صنعتی می گذرد. حالا ببینید که انسان در این یک دقیقه چه بلایی بر سر زمین 46 ساله آورده. او جمعیت خود را به نسبت سرسام آوری زیاد کرده و نسل 500 خانواده از جانداران را منقرض کرده است. این است اشرف مخلوقات |