از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا کردی؟
گفت : چهار اصل
1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم
2- دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم
3- دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم
4- دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم
بالاخره بعد از مدت ها تحقیق علت درس نخوندن دانشجویان کشف شد !!!
1 - در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند .
2 - حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین 263 روز دیگر باقی میماند .
3 - در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا” 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی میماند.
4 - اما سلامتی جسم و روح روزانه 1 ساعت تفریح را می طلبد که جمعا” 15 روز میشود. پس 126 در روز باقی میماند.
5 - طبیعتا” 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز می شود. پس 96 روز باقی میماند.
6 - 1ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است.این خود 15 روز است. پس 81 روز باقی میماند.
7 - روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند.
8 - تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند.
9 - در سال شما 10 روز را به بازی می گذرانید. پس 6 روز باقی میماند.
10 - در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است.
11 - سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند.
12 - 1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟
…
نتیجه ی اخلاقی: پس یک دانشجوی نرمال نمیتواند درس بخواند
http://www.istgahdaneshjo.com/news4.php
بالاخره بعد از مدت ها تحقیق علت درس نخوندن دانشجویان کشف شد !!!
1 - در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند .
2 - حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین 263 روز دیگر باقی میماند .
3 - در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا” 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی میماند.
4 - اما سلامتی جسم و روح روزانه 1 ساعت تفریح را می طلبد که جمعا” 15 روز میشود. پس 126 در روز باقی میماند.
5 - طبیعتا” 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز می شود. پس 96 روز باقی میماند.
6 - 1ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است.این خود 15 روز است. پس 81 روز باقی میماند.
7 - روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند.
8 - تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند.
9 - در سال شما 10 روز را به بازی می گذرانید. پس 6 روز باقی میماند.
10 - در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است.
11 - سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند.
12 - 1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟
…
نتیجه ی اخلاقی: پس یک دانشجوی نرمال نمیتواند درس بخواند
http://www.istgahdaneshjo.com/news4.php
مردم کاستاریکا خود را خوشبخترین مردم جهان میدانند.
بر اساس نتایج تحقیق بنیاد نیواکونومینکس انگلیس که یک انجمن بوم شناسی است بیش از هشتاد و پنج درصد از مردم کاستاریکا اعلام کردند از اینکه در این کشور واقع در منطقه آمریکای لاتین زندگی میکنند ، احساس خوشبختی میکنند.
میزان رضایت مردم یک کشور، امید به زندگی و سیاست هایی که یک کشور برای حفاظت از محیط زیست در پیش گرفته است، از جمله معیارهای در نظر گرفته در این تحقیق برای احساس خوشبختی در یک کشور بود.
نیم مارس یکی از دست اندرکاران این تحقیق گفت هشتاد و پنج درصد از مردم کاستاریکا اعلام کردند خوشبخت هستند و از زندگی کردن در این کشور راضی هستند.
این تحقیق در صد و چهل و سه کشور جهان انجام شد. جمهوری دومینیکن در این فهرست جایگاه دوم و استرالیا جایگاه سوم را دارد.
بر اساس این فهرست منطقه آمریکای لاتین خوشبخت ترین منطقه در جهان بشمار میرود زیرا نه جایگاه از ده جایگاه نخست این فهرست به کشورهای این منطقه اختصاص دارد.
امریکا جایگاهی بهتر از رتبه صد و چهاردهم در این فهرست ندارد. سوئیس نیز در جایگاه پنجاه و سوم جای دارد.
در تحقیق قبلی که در سال دو هزار و شش انجام شد، مجمع الجزایر وانوآتو Vanuatu در اقیانوس آرام خوشبخترین کشور دنیا معرفی شد.
سلمان فارسی که رحمت خدا بر او باد، میگوید: وقتی که پیامبر (ص) در شان علی (ع) فرمود: من شهر علم هستم و علی، دروازه آن شهر است، منافقان در مورد علی (ع) حسادت شدید ورزیدند و بین خود توطئه کردند تا علی (ع) را در همین مورد (علم) به نظر واهی و اگر پاسخ هرکدام را بهگونهای داد که با پاسخهای دیگر تفاوت داشت، دیگر در این راستا راهی برای عیبتراشی و انتقاد از او نداریم. این توطئه به این ترتیب اجرا شد که یکییکی آمدند و هرaکدام جداگانه از آن حضرت سوال کردند.
سومی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی علیه السلام فرمودند: علم بهتر است. پرسید: چرا؟ فرمودند: برایاینکه صاحب ثروت، دشمنان بسیار دارد، ولی صاحب علم دوستان بسیار دارد.
است". پرسید: چرا؟ علی (ع) فرمودند: "برایاینکه هرگاه از مال استفادهکنی، از آن کاسته میشود، ولی اگر از علم استفادهکنی، برآن افزودهمیشود"
پنجمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی (ع) فرمودند: علم بهتر است. پرسید: چرا؟ فرمودند: "برایاینکه صاحبمال با صفاتی مانند بخیل و لئیم، خوانده میشود، ولی از صاحبعلم با احترام و تجلیل، نام بردهمیشود"
- ششمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ امیرالمومنین (ع) فرمودند: علم بهتر است. پرسید: چرا؟ فرمودند: "برایاینکه در مورد مال، از دزد ترسیده میشود که مبادا به آن دستبرد بزندوببرد، ولی در مورد علم چنین ترسی نیست"
هفتمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی (ع) فرمودند: علم بهتر است. پرسید: چرا؟ علی (ع) فرمودند: "برایاینکه مال با گذشت زمان، کهنهمیشود. ولی علم با مرور زمان، کهنه نمیشود و همیشه تازه است"
هشتمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی (ع) فرمودند: علم بهتر است. پرسید: چرا؟ علی (ع) فرمودند: "برایاینکه مال، قلب صاحبش را سخت میکند، ولی علم قلب صاحبش را نورانی مینماید"
نهمی آمد و پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ امیرالمومنین (ع) فرمودند: علم بهتر است. پرسید: چرا؟ علی (ع) فرمودند: "برایاینکه صاحب مال، تکبر میورزد و خودبینی میکند، ولی صاحب علم، خاشع و متواضع است"
علوم است. علی (ع) فرمودند: به خدا سوگند، تا زنده هستم، اگر همه خلایق تا پایان روزگار از من سوال کنند، در پاسخ آنها درمانده نمیشوم و به هرکدام، پاسخی جداگانه، غیر از پاسخی که بهدیگری دادهام، خواهم داد. |
بهاراتی" یک مرد مقدس هندی است که ادعا کرده دست راستش را از سال 1973 تا الان که حدود 38 سال می شود بالا نگه داشته و هنوز پایین نیاورده است.
دست وی سمبلی برای پرستشگران "شیوا" در سراسر هند شده است.
تا سال 1970 عمار بهاراتی یک مرد عادی بود که زندگی معمولی با یک همسر و سه فرزند داشت تا اینکه یک روز صبح که از خواب بیدار شد تصمیم به ترک همه چیز گرفت و زندگی اش را وقف خدمت به "شیوا" خدای هندوها کرد! اما پس از سه سال فهمید هنوز هم وابستگی هایی به زندگی و لذت های آن دارد وی برای رهاسازی خویش بازوی دست خود را بالا نگه داشت و همچنان پس از 38 سال بازوی خود را همچنان بالا نگه داشته است و حتی اگر خودش هم بخواهد نمی تواند دستش را پایین بیاورد و یا حتی استفاده ای از دستش بکند.
برخی می گویند وی به خاطر جنگ هایی که در سراسر جهان رخ میدهد دستش را به نشانه ی صلح و آرامش بالا برده است.
این کار وی باعث شده عمار مریدانی نیز پیدا کند.مریدان وی دستان راستشان را برای هفت ;سیزده و یا حتی 25 سال بالا نگه داشته اند!
آنها ادعا کرده اند این کار صرفا یک عمل جسمی نیست و با رنج و درد فراوانی همراه بوده است.بهاراتی نیز می گوید این کار درد طولانی و فراوانی برایش به همرا داشته است.به همین دلیل هم بازویش کاملا لاغر است و در حالت عجیبی قرارا گرفته است.
در انتهای این بازوی بالا نگه داشته ناخن هایی را می توانید ببینید که به دلیل گرفته نشدن بلند شده و در هم پیچیده اند!
اوسیس دریاها لقب بزرگترین و باشکوهترین کشتی تفریحی جهان است که در سال 2009 ساخته شده و در حال حاضر در دریای کاراییب بهترین امکانات را در اختیار مسافران قرار می دهد. این کشتی با ظرفیت بیش از 5000 مسافر و 2500 نفر خدمه دارای 16 عرشه و با امکاناتی چون زمین پاتیناژ، سالن سینما و تئاتر با ظرفیت 1900 نفر، دیواره صخره نوردی و ... است. پارک مرکزی این کشتی به مساحت یک زمین فوتبال مشتمل بر درختان نایاب و زیبای حاره است. استخر روباز این مجموعه بزرگترین استخر آب شیرین در اقیانوس است که عمق آن به 5.5 متر می رسد. کلیه فروشگاههای برندهای معتبر جهان در این کشتی شعبه داشته و مسافران از نهایت امکانات تفریحی برخوردار می باشند.
امپراتریس لو، سفاک ترین، پر قدرت ترین، بی رحمترین و بزرگترین ملکهی تاریخ در نیمه دوم قرن ششم بعد از میلاد در چین تولد یافت.
پدرش یکی از افسران ارشد دربار چین بود. او در کودکی بسیار زیبا بود و هنگامیکه به سن ?? سالگی رسید، زیبایی اش به حدی رسید که دیگر نمیتوانست آزادانه به میان مردم رفت و آمد کند و بخاطر همین بیشتر وقتها در خانه میماند. روزی به همراه پدرش در یک جشن درباری شرکت کرد و امپراتور چین همینکه چشمش به او افتاد،ا ز پدر لو خواست تا او را به کاخ آورد.
پدر لو دستور امپراتور را اجرا کرد و از فردا لو جزو زنان امپراتور در آمد. اختلاف سنی بین لو و امپراتور باعث شد تا لوی زیبا و جوان به یک افسر جوان و زیبا دل ببندد ولی این افسر به او خیانت کرد و همین امر باعث شد که لو بیمار شود.
همینکه لو از بستر بیماری برخاست، قسم خورد که نسل مردان را از روی زمین بردارد و به دنبال این تصمیم افراد خانوادهی امپراتوری تانگ یکی پس از دیگری به طرز مرموزی کشته شدند و سرانجام در ?? سالگی قدرت را در دست گرفت و ده هزار نفر از ایل و تبار تانگ را در سرتاسر خاک چین به هلاکت رسانید و خود سر سلسله ی خاندان سلطنتی لو شد.
او دستور داد تا شکنجه خانههای مخصوصی بسازند که در آنها پر زجرترین شکنجههای تاریخ را در مورد مردم بیگناه به اجرا میگذاردند.
لو تا ?? سالگی از اقدام به هر جنایت و عمل خطایی، اجتناب نکرد و در این زمان بود که از اعمال خود پشیمان شد و تمام زندانیان را آزاد کرد و از بینوایان دستگیری کرد و پس از دو سال یعنی در سن ?? سالگی در حالیکه تنها آرزویش این بود که مردم از گناهانش بگذرند، درگذشت.